امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز؛ خبرها میتوانند در کمترین زمان ممکن، جوامع بشری را با انواع چالشها روبه رو و ثروتهای عظیمی را تولید یا نابود کنند؛ ثروتهایی که انواع مختلفی دارند و منابع انسانی یا مالی یا اعتقادی را شامل میشوند.
اخبار به نوعی دریچههای ارتباطی بین آدمهای دور و نزدیک به حساب میآیند و همچون همه چیزهای ارزشمندی که از رویشان کپی برداری میشود، نمونه جعلی آنها را هم به وفور میشود پیدا کرد؛ خبرهایی که با هزار ترفند کارشناسی شده، رنگ ولعاب حقیقت به خودشان میگیرند و به فراخور زمان و مکان اتفاق افتادنشان، میتوانند مقصودی را دنبال کنند و برای قاطبه آدم ها، فریب دهنده و اغواگر باشند؛ برای همین است که پیدا کردن خبر درست ودرمان و به دردبخور، کاری دقیق و حساس است و احتیاج به شناخت در ابعاد متفاوت دارد. ولی این شناخت نزد همه آدمهایی که با این دست اخبار جعلی سروکار دارند، نیست. در بیشتر مواقع، تشخیص حرف درست از نقل قول اشتباه، به نحوه آموزش و عقبه فرهنگی جوامع برمی گردد.
خیلی طبیعی است در جامعهای که افراد آن از کودکی با نوعی تفکر خاص پرورش یافته اند، دربرابر اخبار و اتفاقاتی که در آینده برایشان رخ میدهد، واکنشی یکسان از خودشان بروز بدهند. ولی این قاعده همیشه هم کارآیی ندارد. با گسترش رسانهها به تعداد همه آدم ها، تشخیص درست از غلط، سختترین کار ممکن شده است. به تعریفی، انسان هیچ وقت سردرگمتر و گیجتر از حالا نبوده است. او انگار غریقی است که در شبی طوفانی، قایقش در طوفان گرفتار آمده و شکسته است و اکنون در میان موجهای سهمگینی که از هر طرف به سمتش میآیند، گیر افتاده است.
طبیعی است آدمی که درحال غرق شدن است، به صورت غریزی اولین تکه چوب شکستهای را که میبیند، به آن میچسبد و به همان راهی میرود که آن تخته پاره، شناور است. در گذشته هم اوضاع به همین منوال بوده است. تاریخ از این دست بسیار دیده و ثبت کرده است. اخبار دروغی که معروفترین آنها در فرهنگ ما، قضیه قمپز در کردن است؛ داستانی که در آن عثمانیها برای ترساندن قشون ایران، توپ را بدون گلوله و فقط با باروت شلیک میکردند.
در جهان پرتلاطم و شلوغ امروز، از این شلیکهای پرسروصدا بسیار است؛ نمونهای از جنگ که بی هیچ خون ریزی و تلفات جانی و مالی میتواند زیرساختهای جوامع بشری را هدف قرار بدهد؛ اتفاقی که «کارلوس آموریم»، کارتونیست معروف و بزرگ برزیلی، در اثری صریح و بی پرده به آن اشاره میکند؛ اثری که بر روی آن، اسم اخبار جعلی ثبت شده است تا هرگونه برداشت دیگر از آن را محدود کند. کارتونیست، یک قدم از دیگر آدمها عقبتر ایستاده است و به همین دلیل دید وسیع تری از اتفاقی که در جریان است، دارد. او دست مخاطب را میگیرد و او را به دیدن اتفاقات از زاویه دید خودش دعوت میکند؛ جایی که هم خبرنگار، هم مصاحبه شونده و هم فیلم بردار، جعلی وفقط ماکتی از واقعیت هستند. درحالی که به طور معمول و طبق قاعده، تصویر فقط مصاحبه شونده را در قاب دوربین نشان میدهد.
او از نشان دادن آدمهای پشت صحنه این اخبار هم ابایی ندارد. آموریم میتوانست این کار را با زمینه سفید هم کار کند و هیچ مشکلی در بیان منظورش پیش نیاید، با این حال در زمینه اثر، رد سایه وار شهرها دیده
میشود. یعنی جامعه هدف این اخبار را که همان مردم عادی هستند، نیز به تصویر کشیده است؛ جامعهای که بدون آگاهی از نحوه شکل گیری و تولید این اخبار، صرفا مصرف کنندگان آن هستند و نمیدانند چه هدف یا مقصودی پشت این بازیها نهفته است.